تاریخ : 14 تير 1395
بازدید : 107
نویسنده : مسعود صالحی
گفت پول نیست؛گفتم خدا که هست
گفت خانه نیست؛گفتم خدا که هست
گفت ماشین نیست؛گفتم خدا که هست
گفت همسر نیست؛گفتم خدا که هست
گفت خدا که برایم پول و همسر نمیشود
گفتم اگر خدا باشد همه ی این ها می شود...
#امیر_مسعود_خوشبخت


:: رایتینگز ::]]>
تاریخ : 14 تير 1395
بازدید : 125
نویسنده : مسعود صالحی
عشق یه بازی دو طرفس
یه برنده یه بازنده
برنده اونه که عاشق نمیشه
اما اونی که عاشق میشه
خیلی چیزا رو میکشه
#امیر_مسعود_خوشبخت


:: رایتینگز ::]]>
تاریخ : 14 تير 1395
بازدید : 107
نویسنده : مسعود صالحی
*گاهی*
گاهی بهارت،خزان می شود/در میان برگها،نهان می شود
گاهی روزهایت،شبان می شود/باد هر چه داری ،ز آن می شود
گاهی گرگ گله را،شبان می شود/مرد سوی سیاهی، روان می شود
گاهی روشنفکر،خران می شود/بی خردی هم،بیان می شود
گاهی ترانه،اذان می شود/نمازخوان از جمع،پران می شود
گاهی عالم،ز مستان می شود/عالم جان،بی نگهبان می شود
گاهی خوشبخت،ز خستان می شود/شعر نیستش،ز هستان می شود
#امیر_مسعود_خوشبخت
https://telegram.me/joinchat/ChdL9zxw7lHM-_3_EEtYMQ


:: رایتینگز ::]]>
تاریخ : 14 تير 1395
بازدید : 99
نویسنده : مسعود صالحی
دخترک به پیرمرد گفت دهاتی!!!
پیرمرد گفت:بله
دخترک با تمسخر خندید و گفت صدایت نکردم به تو گفتم دهاتی
پیرمرد با تعجب گفت:خب من دهاتیم و تو گفتی دهاتی یعنی اینکه مرا صدا زدی
دخترک با لحنی تند گفت:دیوانه من به تو گفتم دهاتی چرا نمیفهمی تو دهاتی هستی من الان دارم تو را فحش می دهم
پیرمرد گفت:دخترم مثل اینکه حالت خوش نیست من دهاتیم مگر دهاتی فحش هست؟؟!بیا برویم خانه ما کمی آب و نان بخور شاید حالت خوب شود.
و دخترک مات و مبهوت مانده بود...
نتیجه گیری:سه نقطه...
#امیر_مسعود_خوشبخت


:: رایتینگز ::]]>
تاریخ : 14 تير 1395
بازدید : 111
نویسنده : مسعود صالحی
می دانم درد کشیده ای،می دانم...می دانم چشمانت پر از خون است،می دانم...می دانم حرف ها برای گفتن داری،می دانم...می دانم بودن و سکوت چه دردی دارد،می دانم...می دانم صدایت خش دارد، می دانم...می دانم،گریه هایت را می دانم... می دانم از تو دور شده ام، می دانم...چونکه من بویت را می شنوم، صدای غمگینت را می بینم...می دانم با اینکه هیچ چیز نمی دانم...بغض صدایت را می دانم،غمگینی نگاهت را می دانم... و این را هم می دانم که می دانی...می دانی،می دانی،تو همه چیز را می دانی...پس بیا که دلم هوایت را کرده است...گرچه این را هم می دانی و نمی آیی...
#امیر_مسعود_خوشبخت


:: رایتینگز ::]]>
تاریخ : 14 تير 1395
بازدید : 111
نویسنده : مسعود صالحی
محو تماشایش شدم،درمیان موج جمعیت؛در میان آن همه هیاهو،تکیه بر دیوار و خیره بدان ضریح سبز؛ و جمعیتی که دورش طواف می کنند.

هریک به عشق او آمده اند و آرزوی اینکه کاش آهویی بودند.بغض می فشارد گلوی این جمعیت را و ناگهان بغض هایی از خود بیخود می شوند.

براستی او کیست؟! او کیست که سیل جمعیت او را می خواند و می خواهد که آهو باشد؛مگر او چه دارد که همگان طوافش می کنند؟

ناگهان پیرمردی دست بر شانه ام می گذارد و می گوید: می دانم!

-می دانی؟! چه می دانی؟

-می دانم هر آنچه که تو خواهی دانست.!

می رود و سوالی دیگر به دایره ی سوالاتم افزوده می شود که چه خواهم دانست!

و دوباره محو تماشایش شدم،خیره بدان ضریح سبز و مردمی که طوافش می کنند؛:براستی من چه خواهم دانست؟!

مدتی می گذرد و من به شهرم بازگشته ام و دانستم آنچه که باید می دانستم!

#امیر مسعود خوشبخت


:: رایتینگز ::]]>
تاریخ : 14 تير 1395
بازدید : 573
نویسنده : مسعود صالحی
شیعه که باشی با نام "جعفر صادق" شناخته می شی؛ شیعه که باشی هر چه داری از آن "جعفر صادق" می شود. شیعه که باشی الگویت می شود"جعفر صادق". شیعه که باشی خوب پسر ام فروه را می شناسی. اما "منصور دوانیقی" را هم خوب میشناسی. اما بهتر 25 شوال را می شناسی.

چه غم انگیز است 25 شوال و چه غم انگیزتر شنیدن نام نحس "منصور دوانیقی".

ابوعبدالله طاهری بود برای امت،مصدقی بود برای ملت،محقق و کاشف الحقایقی بود برای خلقت.

و اما مردم جاهلی بودند برای عاقبت.

و شاید بهتر است که گفت:جاهلی هستند برای عاقبت که مزارش را،آرامگاهش را،گریه گاه عاشقانش را در بقیع با خاک یکسان کردند.

آری؛ بهتر است که گفت جاعی هستند برای عاقبت.

شیعه که باشی گریه دارد برای این همه درد و مصیبت و افتخار دارد به این همه منزلت.

شیعه که باشی نام صادق می شود برایت شوکت و فقه جعفر می شود فقه بلند مرتبت.

و شیعه را 25 شوال می شود روز گریه ی امت...

#امیر مسعود خوشبخت


:: رایتینگز ::]]>
تاریخ : 14 تير 1395
بازدید : 1387
نویسنده : مسعود صالحی
احمد بن موسی...

قلم مانده است که چه بنویسد، چگونه سیدالسادات الاعاظم را وصف کند.راجب شخصیتی که پس شهادت پدر همه گمان بر آن می بردند که او جانشین امام است، چه بنویسد.حتی نمی توان راجب خطبه ی فصیح و بلیغش که "من در بیعت برادرم هستم و بر همگان واجب است که از او اطاعت کنند"جیزی بر کاغذ نوشت.

آری او نشان داد که خلاف پسر نوح که برابر پدر ایستاد، او تابع و مطیع برادر خویش است.آری او به خوبی یادآوری کرد که خلاف برادران یوسف دوستدار و محب برادر است.

آری اگر او اینکارها را نمی کرد اکنون شاهچراغی وجود نداشت که دلتنگان موسی الرضا خویشتن را بدانجا می رسانند و آرام می شوند.

آری؛اگر او چنین نبود شاید اکنون در میدان احمدی شیراز،به جای گلدسته های شاهچراغ برجی مجلل و بزرگ و سرد وجود داشت.

آری؛براستی می توان گفت که شاهچراغ بود که شاهچراغ را بوجود آورد.

#امیر مسعود خوشبخت


:: رایتینگز ::]]>
تاریخ : 14 تير 1395
بازدید : 145
نویسنده : مسعود صالحی
"رایتینگز" برای اولین بار در دنیای وب،بصورت اختصاصی برخی از نوشته های خود را بصورت سریالی پخش می کند. این ایده و اقدام که برای اولین بار توسط نویسندگان و دست اندر کاران "رایتینگز" مطرح و به اجرا گذاشته شده است،با توجه به تاکید ایشان مبنی بر اینکه این نوشته که از امروز شروع به پخش سریالی می شوند و همچنین تمامی نوشته هایی که در آینده بصورت سریالی پخش خواهند شد هرچهارشنبه شب پخش خواهند گردید.

به عنوان مثال نوشته هایی که امشب(چهارشنبه مورخه 1395/5/9) قسمت اول آن ها پخش خواهد شد،قسمت دوم نیز در چهارشنبه شب هفته ی آینده پخش خواهد گردید؛و اینکه مثلا همراه با پخش قسمت دوم نوشته هایی که امشب قسمت اولشان پخش شد،قسمت اول نوشته ای دیگر در چهارشنبه شب هفته ی آینده پخش می شود که بنابرین چهارشنبه شب دو هفته ی بعد قسمت سوم این نوشته ها که امشب پخششان شروع میشود و قسمت دوم نوشته هایی که در هفته ی بعد شروع به پخش می شوند،پخش خواهد شد و به همین منوال این کار با نظم تمام و بالاترین کیفیت عرضه خواهد شد.

امید است که شما عزیزان با نظرات گرانقدر خود ما را در رسیدن به این مهم یاری فرمایید.

دوستدار شما-رایتینگز


:: رایتینگز ::]]>

به وبلاگ من خوش آمدید

نظر شما درباره وبلاگ چگونه است؟

RSS

Powered By
loxblog.Com